این مقاله به بررسی جایگاه، چالش ها و راهبردهای مدیریت تکنولوژی در ایران پرداخته و تاثیر آن بر ثروت آفرینی، توسعه دانش و رشد اقتصادی را تحلیل می کند.
مقدمه:
مدیریت تکنولوژی در ایران به عنوان پیوندی میان دانش، صنعت و سیاست گذاری، نقش اساسی در توسعه ملی و ارتقاء قدرت رقابتی کشور ایفا می کند. این مفهوم بین رشته ای با تمرکز بر خلق، به کارگیری و تجاری سازی نوآوری ها، فراتر از مرزهای صرفاً فنی حرکت کرده و به ابزاری کلیدی در تحقق توسعه پایدار تبدیل شده است. در کشورهایی که در مسیر توسعه قرار دارند، این نوع مدیریت می تواند تفاوت های چشمگیری در عملکرد اقتصادی، بهره وری منابع و میزان وابستگی فناورانه ایجاد کند.
تکنولوژی به عنوان عامل اصلی تولید ثروت در دنیای امروز شناخته می شود و مدیریت صحیح آن می تواند مسیر دستیابی به استانداردهای بالاتر زندگی و رفاه اجتماعی را هموار سازد. در ایران، این نوع مدیریت با چالش هایی چون ضعف در ساختارهای حمایتی، محدودیت های نهادی و شکاف های دانشی روبرو است. با این حال، تلاش هایی در سطوح مختلف برای توسعه ظرفیت های فناورانه آغاز شده است که نیاز به هم افزایی ساختاری، سیاستی و نهادی دارند.
فرایند مدیریت تکنولوژی شامل سه مولفه ی اصلی است: خلق، انتقال و به کارگیری. این مولفه ها زمانی موثر واقع می شوند که در قالب نظام های نوآوری پویا و هدفمند سازماندهی شوند. در ایران، سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، ایجاد ساختارهای حمایتی از شرکت های دانش بنیان، و اصلاح سیاست های مالکیت فکری، نقش کلیدی در ارتقاء این فرایند ایفا می کنند.
در سطح بنگاه ها، مدیریت تکنولوژی با ترکیب دانش فنی، مدیریتی و اجرایی، مسیر تحقق اهداف استراتژیک را هموار می سازد. شرکت ها با بهره گیری از رویکردهای نوین مدیریت تکنولوژی می توانند مزیت رقابتی پایدار کسب کرده و جایگاه خود را در بازارهای جهانی تثبیت کنند. این فرایند نیازمند سرمایه انسانی توانمند، زیرساخت های فناورانه کارآمد و ارتباط موثر با نهادهای سیاست گذار و پژوهشی است.
مدیریت تکنولوژی در سطح ملی نیز به عنوان پایه ای برای سیاست گذاری های کلان علم و فناوری مطرح است. تدوین نقشه های راه ملی، حمایت از زیست بوم نوآوری و فناوری، و جهت دهی سرمایه گذاری های پژوهشی، بخشی از اقداماتی هستند که در این سطح دنبال می شوند. در ایران، هم گرایی بین وزارت خانه ها، مراکز تحقیقاتی و بخش خصوصی برای تحقق چنین اهدافی ضروری است.
مساله تجاری سازی تکنولوژی، نقطه تمایز اصلی بین تولید دانش و تولید ثروت است. ایران با وجود پیشرفت های پژوهشی، همچنان در حوزه تبدیل یافته های علمی به محصولات فناورانه قابل عرضه در بازار، با فاصله قابل توجهی مواجه است. مدیریت تکنولوژی با شناسایی این گلوگاه ها و ارائه راهبردهای مشخص، می تواند زمینه ساز ارتقاء جایگاه ملی در زنجیره ارزش جهانی شود.
از سوی دیگر، ابعاد انسانی و فرهنگی مدیریت تکنولوژی نیز اهمیت دارد. ایجاد فرهنگ نوآوری، ارتقاء سواد فناورانه و تقویت انگیزه های کارآفرینی در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، مکمل اقدامات ساختاری و سیاستی است. توسعه منابع انسانی متخصص و توانمند، از ارکان حیاتی پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت تکنولوژی در ایران محسوب می شود.
مدیریت تکنولوژی به مثابه یک سیستم پویا، نیازمند بازنگری مداوم، هم سویی با تحولات جهانی و پذیرش تفکر سیستمی است. در ایران، تحقق این رویکرد مستلزم اراده سیاسی، انسجام نهادی و ارتقاء ظرفیت های مدیریتی در کلیه سطوح خواهد بود. فقط در چنین شرایطی می توان به نقش بنیادین مدیریت تکنولوژی در پیشرفت پایدار کشور امیدوار بود.