مقاله معماری دیجیتالی

Paper digital architecture

دانلود مقاله معماری دیجیتالی

بخشی از متن

غرفه های نمایش آب که در سال ۱۹۹۷ به طراحی معماران ناکس (‏Architects know‏) در ‏هلند برپا شدند نمونه هایی ابتدایی از تجربه واقعیت در کنار مجاز بودند. این غرفه ها که از ‏فاکتورهای فیزیکی و موتورهای تولید فضای مجازی تشکیل می شدند نه برای نمایش بلکه بیشتر ‏برای تجربه حالت سیالیت و بی وزنی به هر دو صورت مجازی و واقعی طراحی شده بودند.‏
فیزیک اصلی بناها تونلی متشکل از پوسته های کاملا بسته، مواج و پیوسته ای بود که در آن ‏تضاد میان کف، سقف و دیوارها از بین می رفت و شخص با غوطه ور شدن در آن (چه در مایع ‏واقعی و چه به کمک تصورات مجازی) ادراک امتدادهای افق و قائم را از دست می داد. هدف این ‏بود که با تجربه احساسی متفاوت، ادراک واقعیات روزمره و همیشگی که به آن عادت کرده ایم ‏کمرنگ شود و شخص در دنیایی ناآزموده متولد شود.‏
سطوح داخلی غرفه ها با انواع حسگرها پوشانده شده بودند که با توجه به سرعت و جهت گیری ‏حرکت بازدید کننده داده های متفاوتی به پردازشگر مرکزی ارسال می کنند. این پردازشگر که ‏کنترل مجموعه را بر عهده داشت پس از پردازش اطلاعات، مقتضی به موتور محرکه را دیکه می ‏کرد. کار این موتور اعمال تغییر در شرایط فیزیکی محیط بود که در اینجا مشتمل بر ایجاد امواج ‏نوری و صوتی بود که به مغبز حس نزدیکی و شناوری را القا می کنند. هرچه سرعت حرکت شخص ‏در داخل تونل بیشتر باشد، سرعت امواج هم افزایش می یافت.‏
هنگامی که فرد روی یک گیرنده ساکن می ایستاد، نورها به شکل امواج حلقوی آب بر پای او ‏ساطع می شدند. حسگرها و پردازنده های فوق العاده ای در تمام فضا پر شده بودند که می ‏توانستند در آن واحد عمل هر تعداد شرکت کننده در یک تجربه میهمان را تحلیل و عکس العمل ‏متناسب را به موتورهای محرکه دیکته کنند. فضای مجازی نورانی که از تداخل امواج متفاوت نور و ‏صدای منبعث از حرکات متنوع تجربه گرها بدست آمد شگفت انگیز و غیرقابل پیش بینی بود.‏
در غرفه ای به نام آب نمک! بازدیدکننده با انواع مختلف تجربه حضور آب آشنا می شد. فضا در ‏واقع منظر نوری بود از کابل های فیبر نوری با رنگ های متنوع. نورها انعکاس تصاویری واقعی از ‏شرایط گوناگون آب و هوایی بودند بر سطوحی از جنس پلی کربنات. فرمان دهی کل بنا را یک ‏بانک اطلاعات پایه سه بعدی در دست داشت که برای هر بازدیدکننده اطلاعات منحصر به فردی را ‏ذخیره، خلق و پردازش می کرد و رفتار بنا را با توجه به آن تنظیم می نمود. رایانه برای کنترل ‏فضای داخلی الگوریتمی از شرایط جوی و موقعیت سطح آب واقعی در سایت بنا را به عنوان داده ‏های اولیه فرض می کرد (غرفه در کنار دریاچه واقع است). توام با این سایت نور سایت صوتی هم ‏وجود داشت که همزمان بر اساس حرکات تجربه گرها کنترل می شد. فضاهای مجازی که از شرایط ‏واقعی تولید می شدند به عوالم شش گانه ای تقسیم می شدند:‏
‏۱٫‏ عالم یخ: ادراکی که تجربه کننده در این فضا دارد حس عبور از خلال توده های یخی ‏است که به آرامی شناورند.‏
‏۲٫‏ عالم ‏H2O‏: در این تجربه، شخص در خیلی از مولکول های آب شناور می شود، او می تواند ‏مولکولی را تعقیب کند و حتی آن را بگیرد.‏
‏۳٫‏ عالم زیستی: انواعی از موجودات هوشمند ناشناخته در فضای مجازی شناور می شوند. ‏برخی از آنها ممکن است دور شما جمع شوند و برخی دیگر از شما بگریزند.‏
‏۴٫‏ عالم حباب: یک توده سیال و لغزنده در فضای مجازی خلق می شود که می توان در درون ‏یا حول آن غوطه ور شد.‏
‏۵٫‏ عالم سیال: تجربه گر در یک محیط روان شناور می شود و در آن به دام می افتد.‏
‏۶٫‏ عالم تحول: شخص بین دو آسمان متغیر مجازی معلق می ماند، چشم اندازی گسترده از ‏آسمان در برابر خود می بیند در حالیکه حس می کند ابرها از کنار او در حال عبورند.‏
چنانچه دیدیم می توان به کمک تصورات مجازی فضای محدود واقعی را به بی نهایت بسط داد. ‏چنین فضاهایی اکنون به شکلی گسترده در هنر و صنعت سینما به کار گرفته می شوند. یک نمونه ‏بسیار موفق آن فیلم سه بخشی (ارباب حلقه ها) بود که واقعیت مجازی نفوذپذیر برای هنرپیشگان و ‏واقعیت مجازی نفوذناپذیر برای بینندگان محسوب می شد. مثال دیگر فیلم های آموزشی و آزمایشی ‏تاریخی و باستانی است که در آن فرضا بنایی یا جانداری کاملا از بین رفته بازسازی می شود و به ‏راحتی موجودیت و رفتار آن مورد مطالعه و شناخت قرار می گیرد. بدین طریق تجسم فضایی و ‏لمس عوالم غیرممکن به تحقق پیوسته است. روندی که بسیاری از اختراعات طی کرده اند چنین ‏است که ابتدا از فرض به نوشتار در می آیند، سپس در دنیای تخیلی سینما تجربه می شوند و از ‏آنجا به واقعیت می پیوندند! ‏
به طور کلی چنین نتیجه می گیریم که واقعیت مجازی می تواند ابزار بسیار توانمندی برای ‏خلق هرگونه فضا باشد. این فضا را نمی توان به سادگی ایجاد کرد، خلق آن نیاز به تخصص و برنامه ‏نویسی حرفه ای دارد. هرچند هم اکنون از دو سیستم (‏fly through‏) و (‏walk through‏) برای ‏طراحی و تنظیم شهری استفاده می شود. ولی همگانی شدن آن نیاز به آموزش و ممارست دارد. ‏این سیستم که در آن طرح و طراح با هم ادغام می شوند و تمام مسائل ادراکی را به صورت واقعی ‏در برابر طراح قرار می دهد نه تنها بهترین وسیله برای نگاشت طرح است، بلکه بهترین ابزار برای ‏تجربه و شناخت معماری و آموزش آن در دانشگاه ها است. اکنون که فرصت تجربه ی زنده و ‏مستقیم همچون موقعیت معماران گذشته وجود ندارد و جایی برای آزمون و خطا باقی نمانده است، ‏این وسیله می تواند بهترین جایگزین باشد. وظیفه ی معمار از یک کاراموز خلبانی (که به جای ‏تمرین های خطرناک آموزشی با ‏V.R‏ کارآموزی می کند) حساس تر است! خلبان ناآزموده جسم ‏مردمان را به خطر می اندازد ولی معمار بی شناخت روح انسان ها را نابود می کند!‏

ژیل دلوز
ژیل دلوز متفکری است که در دهه اخیر، بیشترین اتفاقات هنر تحت تاثیر اندیشه های او شکل ‏گرفته است. متفکری که چندان در زادگاه خود، فرانسه، مطرح نشده است، ولی اندیشه هایش در ‏شکل گیری رویدادهای فلسفی-هنری کشورهای انگلیسی زبان به خصوص امریکا، تاثیر به سزایی ‏گذاشته است. ردپای اندیشه های او را می توان در معماری ‏Hyper surface , Folding , Cyber ‎space‏ دید. کتابی تحت عنوان (‏After Deleuze: The Art Of Event‏) در اواخر سال ۲۰۰۱ در ‏اروپا منتشر خواهد شد که بحث اصلی آن در مورد تاثیر اندیشه های دلوز بر دنیای هنر است. خیل ‏عظیم کتابهایی که در اروپا، در راستای اندیشه های دلوز انتشار می یابد ما را وا می دارد که از کنار ‏این رویدادها بی تفاوت نگذریم- این در حالی است که یک کتاب مهم نیز از او به فارسی ترجمه ‏نشده است-. ژیل دلوز در سال ۱۹۲۵ در فرانسه متولد شد. بین سالهای ۱۹۴۴ و ۱۹۴۸ در ‏سوربن فلسفه خواند. بعد از گرفتن لیسانس فلسفه بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۷ در مدارس فرانسه ‏فلسفه درس داد و از سال ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ در سوربن تاریخ فلسفه درس داد و چهار سال از ‏پژوهشگران مرکز ملی پژوهش علمی (‏CNRS‏) بود. در سال ۱۹۶۹ به مقام استادی فلسفه رسید. به ‏خواهش میشل فوکو در دانشگاه لیون، فلسفه درس داد و در همان سال از رساله دکتری خود با ‏عنوان تفاوت و تمایز و رساله اسپینوزا و مساله بیان دفاع کرد. در سالهای ۱۹۸۷ از تدریس کنار ‏گرفت و در سال ۱۹۹۶ خودکشی کرد. او آثار برجسته ای در زمینه های مختلف، از جمله فلسفه، ‏هنر و ادبیات خلق کرده است. دلوز با همکاری فیلکس گتاری آثار ارزنده ای را درباره نظام نشانه ها ‏و منطق معنا و اهمیت نما در سینما به رشته تحریر در آورده اند. اندیشه های کانت، اسپینوزا، ‏برگسون و نیچه جایگاه خاصی در آرای این متفکر برجسته ی فرانسوی دارد و او بیش از همه وام ‏دار تفکرات و اندیشه های نیچه است. راست است که او اعتقادی به نظام استاد و شاگردی نداشت ‏ولی نتوانست خود را از دام این نگرش رها سازد و به حق می توان گفت که شاگرد راستین نیچه ‏است.‏
از نوشتههای ژیل دلوز می توان به کتابهای زیر اشاره کرد: نیچه و فلسفه (۱۹۶۲)، فرانسیس ‏بیکن منطق احساس (۱۹۸۱)، مارسل پروست و نشانه ها (۱۹۶۴)، تمایز و تکرار (۱۹۶۹)، تصویر-‏حرکت (۱۹۸۳)، تصویر-زمان (۱۹۸۵)، ضد ادیپ- سرمایه داری و شیزوفرنیک (۱۹۷۲)، کافکا در ‏دفاع از ادبیات اقلیت (۱۹۶۳)، هزار سطح صاف (۱۹۸۰)، فولد، لایب نیتس و باروک (۱۹۸۸).‏
یکی از تاثیرگذاراترین آثار دلوز وگتاری، کتاب ضد ادیپ، سرمایه داری و شیزوفرنیک است. ‏اساس کتاب در سخن روانکاوانه نوشته شده است. این کتاب در اصل به منزله یک واکنش مستقیم ‏و تئوریک به شورش دانش آموزان و دانشجویان فرانسه در ۱۹۶۸ است. در ضدادیپ بحث در مورد ‏سرکوب کردن غریزه است. پلیس دیگران و خویشتن شدن. به نظر دلوز و گتاری “عقده ادیپ که به ‏مثابه مجموعه درونی شده ای از مناسبات قدرت ربوده شده است، حاصل اعمال سرکوب سرمایه ‏داری در درون خانواده است.”‏
دلوز و گتاری با پیروی از آرای لاکان و فروید و فراتر رفتن از آن، نقد روانکاوانه ریشه ای و نوعی ‏روش متنی موسوم به تحلیل شیزو (‏schyzo-analysis‏) برای قرائت متون ارائه می دهند و در اصل ‏می توان گفت دلوز در تحلیل شیزو خود را به مباحث هرمنوتیک مدرن نزدیکتر کرده است. او بر ‏این عقیده است که انسان در حال نوشتن یک نامه خیلی ساده تا یک کتاب پیچیده همواره در حال ‏سرکوب کردن معنایی است که از نامه مستفاد می شود و در حال تزریق معنایی است که خود ‏مدنظر دارد و در کل می توان گفت متن دوسویه است. شخصیتی که خود دارد و شخصیتی که ما ‏به آن می دهیم. حمله دلوز و گتاری در درجه اول متوجه مقوله بازنمایی میل (هوس) براساس ‏فقدان یا نیاز است. آنها این مقوله را یکی از تمهیدات سرمایه داری برای از شکل انداختن ناخودآگاه ‏می شمارند.‏
تقلید، اجتماعی شدن با زیر سلطه و اقتدار رفتن، تشابه را مهم انگاشتن، از تمایز گریختن، به ‏فرمان پدر یا حاکم در آمدن، نسخه برداری کردن، شبیه کشی و رونویسی کردن است که سرانجام ‏به فرمان زیستن را همراه می آورد. به نظر دلوز هنری که بر پایه تقلید شکل می گیردهنری استوار ‏بر پارانویا است. به نظر آنها، بین فرد- که به میل تعریف می شود.- و جمع- که با قانون تعریف می ‏شود- هیچ تمایزی نیست بلکه تنها چیزی که وجود دارد، میل اجتماعی است (میل اجتماعی جای ‏فرد و جمع را می گیرد و این دو در واقع وجود خارجی ندارند) درنتیجه، میل همیشه در حرکت ‏است، همیشه، بسته به موقعیت، از اجزا متفاوت تشکیل می شود، بیشتر ماشین گونه است تا ‏نمایش ادیپ وار بازنمایی. به عکس تحلیل شیزو نوعی ناخودآگاه می سازد که در آن میل (هوس)، ‏سیلانی آزاد است. نوعی انرژی که اضطراب ادیپی آن را محدود نمی کند، بلکه سرچشمه مثبت ‏آغازهای تازه است. تحلیل شیزو به معنای آزاد کردن میل است، آنچه میل ناخودآگاه پارانویدی ‏است براساس ملت، خانواده، کلیسا، مدرسه و نظایر آنها خط و مرز می کشید ناخودآگاه شیزوفرنیک ‏با واژگون کردن این کلیت های سرمایه داری، خط و مرزها را از بین می برد.‏
دلوز و گتاری به انواع تفسیرهای متعالی حمله می کنند و فقط تفسیر غیرمتعالی را که از ‏تحمیل معنایی مسلط بر متن اجتناب می کند مجاز می شمارند. تفسیر متعالی سعی می کند بر ‏متن حاکم شود و این کار پیچیدگی حقیقی آن را تضعیف می کند. رابطه شیزوفرنیک با ادبیات ‏اقدام به واژگون سازی می کند و خود را از قید نظام آزاد می کند چنانچه اثر را نه به مثابه متن ‏بلکه اساسا غیر رمزی تلقی کنیم تحلیل گر شیزو نیز نیاز دارد تا سخن های بالقوه انقلابی متن را به ‏فعالیت وا دارد و در اینجاست که تحلیل گر شیزو هر گونه بازنمایی را مرز زدایی می نماید.‏
میشل فوکو در پیش گفتاری که در سال ۱۹۷۷ بر این کتاب نوشت، آورده است: “ضد ادیپ ‏بودن به یک سبک زندگی و شیوه ای از اندیشیدن و زندگی بدل شده است. دامهای ضد-ادیپ ‏دامهای طنز؛ فراخوانهای بسیار به تخلیه خود، متن را کنار گذاشتن و کتاب را محکم بستن. کتاب ‏اغلب ما را وا می دارد که بیاندیشیم جز طنز و بازی نیست آنجا که چیزی اساسی در میان است، ‏چیزی که بیش از همه جدی است (یعنی) تعقیب هم شکلهای فاشیسم، از عظیم ترین شکلهای آن ‏که ما را محاصره و لگدمال می کنند تا شکلهای جزئی آن که زندگی روزمره مان را به استبداد و ‏ستمی زننده بدل می کنند”.‏

فهرست مطالب
ژیل دلوز
منطق فازی
هندسه فراکتال و نظریه آشوب
منطق
تعریف منطق:‏
منطق صوری
منطق ارسطویی
منطق فازی
متغیرهای زبانی و منطق فازی
فازی بودن اعداد
توانایی منحنی های فازی در توضیح عبارت نسبی
‏۲٫ منحنی زندگی
کنترل و ارتباط
کنترل عصبی فازی
کاربردهای منطق فازی
‏۱٫کاربرد در شبکه های مصنوعی
‏۲٫ سیستم های ارتباطی
‏۳- کنترل ترافیک
‏۴- کنترل هوشمند
کاربرد های دیگر
مورفینگ
طراحی و ساخت معماری در عصر دیجیتال
مقدمه
معماری های دیجیتالی
ساخت دیجیتالی
سفارش انبوه
نتیجه گیری

فرمت فایل دانلود فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات تعداد صفحات: 57