مقاله هوش عاطفی در تعلیم و تربیت

مقاله هوش عاطفی در تعلیم و تربیت به بررسی اهمیت و نقش هوش عاطفی در فرآیند آموزشی می‌ پردازد و نشان می‌ دهد که چگونه هوش عاطفی می‌تواند به یادگیری عمیق‌تر و تعاملات اجتماعی مثبت‌ تر در محیط‌ های آموزشی منجر شود.

مقاله هوش عاطفی در تعلیم و تربیت

مقدمه

در دنیای امروز که تغییرات اجتماعی و فرهنگی با سرعت زیادی رخ می‌دهد، نیاز به مهارت‌ هایی فراتر از دانش فنی و علمی احساس می‌شود. یکی از این مهارت‌ های ضروری، هوش عاطفی است که به افراد کمک می‌کند تا روابط بهتری با دیگران برقرار کرده و احساسات خود و دیگران را درک و مدیریت کنند. هوش عاطفی، که شامل توانایی درک و ابراز احساسات، همدلی و مهارت‌های اجتماعی می‌شود، نقش مهمی در موفقیت فردی و حرفه‌ای دارد.

تحقیقات نشان می‌ دهد که هوش عاطفی می‌تواند در بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش تعاملات مثبت در محیط‌های آموزشی مؤثر باشد. در حالی که سیستم‌های آموزشی سنتی عمدتاً بر توسعه مهارت‌های شناختی و توانایی‌های علمی تمرکز دارند، هوش عاطفی به عنوان یک عنصر مکمل و حیاتی برای توسعه فردی و اجتماعی دانش‌آموزان مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، آموزش و پرورش باید به گونه‌ای طراحی شود که علاوه بر دانش فنی، مهارت‌های عاطفی و اجتماعی را نیز در دانش‌آموزان تقویت کند.

مفهوم هوش عاطفی برای اولین بار در دهه ۱۹۲۰ توسط ثوراندیک مطرح شد و در دهه‌های اخیر با کارهای محققانی چون دانیل گلمن و هوارد گاردنر به اوج خود رسید. این مفهوم اکنون به یکی از مباحث اصلی در تعلیم و تربیت تبدیل شده است. امروزه، مدارس به عنوان نخستین مکان‌های اجتماعی، نقش بسزایی در توسعه هوش عاطفی دانش‌آموزان ایفا می‌کنند و با ارائه برنامه‌های آموزشی مناسب، می‌توانند به شکل‌گیری یک جامعه سالم‌تر و پویا‌تر کمک کنند.

هوش عاطفی در تعلیم و تربیت

یک فرد تحصیل کرده1 یا فرهیخته چگونه فردی است؟ بر اساس تعاریف یا رویکردهای جدید، فرد تحصیل کرده، فردی است آگاه2 مسئولیت پذیر3 و علاقمند4 که برخی به این صفات، صفت پرخاشگر یا خشن نبودن5 هم اضافه می نمایند]343[ . این اظهارات به این معنی است که تمرکز و علاقه سنتی بر مهارتهای ذهنی چون هوش بهر IQ، جای خود را به علاقه شدید و تمرکز بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و هوش بهر عاطفی (EQ) و مهارتهای هوش عاطفی (EI) داده است.

دلایل گوناگونی برای این جابه جایی، عنوان شده است که یکی از مهمترین آنها، اطلاعات و آگاهی هایی است که ما درباره عملکرد مغز و حافظه ی انسان به دست آورده ایم و بین یادگیری برای امتحان دادن و نمره گرفتن و یادگیری برای زندگی کردن در جواکع مدرن امروزی، تفاوت زیادی قائل می شویم و دلیل دوم، اهمیت عوامل اجتماعی وعاطفی می باشد.

یکی از اصول اولیه ی هوش عاطفی این است که روابط دوستانه و دلسوزانه، باعث شکل گیری انواع یادگیری های اصیل و به اثبات می گردند. اگر مرور مختصری بر روی تجارب آموزشی خودمان به عمل آوریم، در می یابیم که ما تحت شرایط متفاوتی آموزش دیده ایم و نمی توانیم ادعا نماییم که این روشها، بهترین روش های آموزشی بودند و منجر به ایجاد یادگیری های اصیل و با ثبات در ما گردیده اند. لازم است تا تمام روشهای آموزشی را با این واقعیتها هماهنگ سازیم.

فرمت فایل دانلود فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات تعداد صفحات: 16