این مقاله در مورد نقش دین در سلامت روان است و به بررسی تاثیرات مثبت اعتقادات دینی در مقابله با اضطراب و استرس، بهبود روانی و ایجاد آرامش درونی می پردازد.
مقدمه
روانشناسی بهداشت ، در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها قائل شده است. شیوه های مقابله ، توانایی های شناختی و رفتاری هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی فشارآور بکار می گیرد. در مقابله دینی ، از منابع دینی مثل دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند و …. برای مقابله استفاده می شود. از آنجایی که این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند، می توانند مقابله های بعدی را تسهیل نمایند، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد، سلامت ساز است.
رفتارهای دینی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنی دار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توکل به خداوند ، زیارت و … می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت ، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این که خدایی هست که موقعیت ها را کنترل می کند و ناظر بر عبادت کننده هاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می دهد. بطوری که اغلب افراد مومن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف می کنند و معتقدند که می توان از طریق اتکاء و توسل به خداوند ، اثر موقعیت های غیرقابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همین دلیل گفته می شود که دین می تواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله موثر باشد.
بطور کلی مقابله دینی ، متکی بر باورها و فعالیت های دینی است و از این طریق در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی های جسمی به افراد کمک می کند. داشتن معنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکل زای زندگی ، برخورداری از حمایت های اجتماعی ، حمایت روحانی و … همگی از جمله منابعی هستند که افراد دینی با برخورداری از آنها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند.
دین و مقابله با فشارهای روانی
دین می تواند در تمامی عوامل ، نقش موثری در استرس زایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیت های مقابله ، منابع حمایتی و … سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها است که تصور می شود بین دین و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیرا نیز روان شناسی دین ، حمایت های تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است. ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای دینی تبیین می شود. در مطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50 ، نگرش های دینی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند.
بر اساس مطالعات انجام شده دیگر ، بین دینی بودن و معنادار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 73.4 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص دینی بودن (فعالیت های دینی غیرسازمان یافته و فعالیت های دینی سازمان یافته) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد. به علاوه اسپیکا و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری دینی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قوی تر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ ، همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص دین درونی داشتند، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند.
دین و مقابله با اضطراب
مطالعات دیگر ، تاثیر مداخلات دینی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی نشان داده اند. به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد، کسانی که به اعتقادات دینی پایبند بودند، اضطراب و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات دینی پای بند نبودند، گزارش کرده اند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات دینی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند. دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات دینی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد.
هانت ، سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد که دین بطور مثبت با سازگاری زناشویی ، خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که دین یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.
دین و تصور ذهنی از مرگ
زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند، در افراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص دینی بودن به دست آوردند، میزان مرگ و میر 42 درصد بود، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص دینی بالایی داشتند، 19 درصد بود. در مطالعه دیگری کونینگ ، کلین و همکاران دریافتند که سرطان در بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص دینی درونی کسب می کنند کمتر شایع است. در بررسی دیگری ، مشاهده کردند افرادی که همیشه از مقابله های دینی استفاده می کنند، نسبت به افرادی که کمتر و گاهی از این مقابله ها استفاده می کنند، در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند.
موریس اثر زیارت دینی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد از زیارت رفتن کاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد. در مطالعه دیگری ، مکین توش نقش دین را در سازگاری افراد با یک رویداد معنی دار زندگی بررسی کرد. او با 124 پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند، مصاحبه کرد و دریافت که دینی بودن با یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه دینی بودن با افزایش صلاحیت روانی و کاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ کودکانشان ، ارتباط داشت.
علیرغم این که اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی که باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ، ارائه دهنده کامل ترین و سلامت سازترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورات آن حوزه های وسیع اخلاقی ، بین فردی ، بهداشتی و اجتماعی را در برمی گیرد، لذا مطالعه علمی اثرات و نقش متغیرهای دینی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر می رسد.
دین و بهداشت روان
در بحث دین و بهداشت روانی ، منظور ما بررسی اثرات دین بر بهداشت روانی است. به عبارت ساده تر می خواهیم ببینیم که دین بر دو مفهوم بهداشت روانی ، یعنی بر سلامت و تکامل روانی و پیشگیری از بیماری های روانی چه تاثیری دارد؟ چنین بحثی در بعضی از جوامع بشری یکسره مسخره می نماید. زیرا مفهومی که آنها از دین دارند، جای هیچ گونه نقش مثبتی را باقی نمی گذارد و اصولا ممکن است چنین عنوانی را در یک کتاب علمی ، غیر قابل طرح تلقی نمایند. ولی یقینا برای عده ای از افراد و جوامع بشری ، چنین عنوانی قابل طرح است و حتی تنها راه بررسی انسان و جهان ، و روابط بین آنها می باشد.